چه چیزی جامعه را به عنوان یک سیستم پویا مشخص می کند؟

بر اساس دیدگاه رایج میان جامعه شناسان ، جامعه یک سیستم پویای پیچیده است. این تعریف به چه معناست؟ چه چیزی جامعه را به عنوان یک سیستم پویا مشخص می کند؟

ما می توانیم این موضوع را از جنبه های زیر مطالعه کنیم:

  • تحقیق در مورد عبارت "سیستم پویا" ؛
  • مطالعه نمونه های عملی منعکس کننده مشروعیت تعریف مدنظر از جامعه.

اجازه دهید آنها را با جزئیات بیشتری مطالعه کنیم.

اصطلاح "سیستم پویا" به چه معناست؟

یک سیستم پویا یا پویا در اصل یک اصطلاح ریاضی است. مطابق با نظریه گسترده در چارچوب این علم دقیق ، مرسوم است که آن را به عنوان مجموعه ای از عناصر درک کنیم ، که موقعیت آنها در فاز فاز با گذشت زمان تغییر می کند.

ترجمه شده به زبان جامعه شناسی ، این می تواند به این معنی باشد که جامعه به عنوان یک سیستم پویا مجموعه ای از موضوعات (افراد ، جوامع ، نهادها) است که وضعیت (نوع فعالیت) آنها در محیط اجتماعی با گذشت زمان تغییر می کند. این بیانیه تا چه حد مشروع است؟

در کل ، واقعیت اجتماعی را به طور کامل منعکس می کند. هر فرد با گذشت زمان موقعیت های جدیدی را کسب می کند - در طول تحصیل ، اجتماعی شدن ، به دلیل دستیابی به شخصیت حقوقی ، موفقیت شخصی در تجارت و غیره

جوامع و نهادها نیز تغییر می کنند و با محیط اجتماعی سازگار می شوند. توسعه می یابند بنابراین ، قدرت دولتی می تواند بسته به شرایط خاص توسعه کشور ، با سطح بیشتر یا کمتر از رقابت سیاسی مشخص شود.

اصطلاح مورد بحث حاوی کلمه "سیستم" است. اول از همه ، فرض می شود که عناصر مربوطه ، با ویژگی های پویا مشخص می شوند ، نقش پایداری دارند. بنابراین ، یک فرد در جامعه دارای حقوق و تعهدات مدنی است و دولت مسئول حل مشکلات "در سطح کلان" است - مانند حفاظت از مرزها ، مدیریت اقتصاد ، توسعه و اجرای قوانین و غیره

از دیگر نشانه های مهم سازگاری هستند. به ویژه ، خودکفایی است ، نوعی حاکمیت است. با توجه به جامعه ، می تواند خود را در حضور همه نهادهای لازم برای عملکرد خود بیان کند: قانون ، قدرت دولتی ، دین ، ​​خانواده ، تولید.

سیستم ، به عنوان یک قاعده ، با چنین ویژگی ای مانند خودکنترلی مشخص می شود. اگر در مورد جامعه صحبت کنیم ، این می تواند مکانیسم هایی باشد که تنظیم م effectiveثر برخی فرایندهای اجتماعی را تضمین می کند.توسعه آنها در سطح موسسات ذکر شده انجام می شود - در واقع ، این نقش اصلی آنها است.

شاخص ثبات بعدی ، تعامل برخی از عناصر تشکیل دهنده آن با برخی دیگر است. بنابراین ، یک فرد با جامعه ، نهادها ، افراد ارتباط برقرار می کند. اگر این اتفاق نیفتد ، جامعه به سادگی شکل نمی گیرد.

می توان نتیجه گرفت که جامعه به عنوان یک سیستم پویا دارای ویژگیهای اساسی زیر است:

  • تغییر در وضعیت عناصر تشکیل دهنده آن در طول زمان ؛
  • حاکمیتی وجود دارد که به دلیل وجود نهادهای کلیدی اجتماعی شکل گرفته تحقق یافته است.
  • به لطف فعالیت های نهادهای اجتماعی ، کنترل خود به دست می آید.
  • تعامل دائمی عناصر تشکیل دهنده جامعه وجود دارد.

اکنون بیایید در نظر بگیریم که چگونه می توان پویایی جامعه را از طریق مثالهای عملی دنبال کرد.

پویایی جامعه: نمونه های عملی

در بالا ، ما اشاره کردیم که یک فرد قادر به تغییر است ، با تسلط بر دانش و مهارت های جدید ، یا به عنوان مثال ، در کسب و کار به موفقیت برسد. بنابراین ، ما یکی از نمونه های کاربردی پویایی در جامعه را شناسایی کرده ایم. در این مورد ، یک فرد به عنوان یک عنصر جامعه با ویژگی مربوطه مشخص می شود. او تبدیل به یک موضوع پویا می شود. به طور مشابه ، ما تغییراتی را که مشخصه فعالیت قدرت دولتی است ، به عنوان مثال ذکر کردیم. موضوعات کنترل سیاسی نیز پویا هستند.

نهادهای اجتماعی نیز می توانند تغییر کنند. یکی از آشکارترین حوزه ها ، که دارای پویایی بسیار شدید است ، قانون است. قوانین دائماً در حال اصلاح ، تکمیل ، لغو ، بازگشت هستند. به نظر می رسد چنین نهادی محافظه کار مانند خانواده نباید تغییر زیادی کند - اما این نیز اتفاق می افتد. تعدد زوجات ، که قرن ها در شرق وجود داشته است ، می تواند به طور قابل توجهی تحت تأثیر سنتهای تک همسری غربی قرار گیرد و در کشورهایی که به طور سنتی به عنوان بخشی از کد فرهنگی تلقی می شوند ، از قاعده مستثنی شود.

حاکمیت جامعه ، همانطور که در بالا اشاره کردیم ، به عنوان تشکیل نهادهای کلیدی اجتماعی شکل می گیرد. علاوه بر این ، به محض ظاهر شدن ، پویایی شروع به بدست آوردن یک ویژگی سیستمی می کند.

یک فرد فرصت تغییر پیدا می کند و مستقل از افراد متعلق به جوامع دیگر عمل می کند. دولت می تواند مکانیزم های سازماندهی حکمرانی سیاسی را بدون مشورت ، به طور نسبی ، با کلانشهر و سایر نهادهایی که به طور بالقوه می توانند بر اتخاذ تصمیمات خاص توسط مقامات تأثیر بگذارند ، تنظیم کند.سیستم حقوقی کشور می تواند روابط اجتماعی خاصی را بر اساس ویژگی های محلی آنها تنظیم کند و نه تحت تأثیر گرایش های خارجی.

داشتن حاکمیت یک چیز است. استفاده م effectivelyثر از آن موضوع دیگری است. نهادهای دولتی ، قانونی ، عمومی باید به درستی عمل کنند - فقط در این صورت استقلال واقعی خواهد بود و رسمی نیست. و تنها در این شرایط است که جامعه به عنوان یک سیستم پویا دارای یک شخصیت کاملاً سیستمیک می شود.

معیارهای کیفیت کار عناصر مربوط به جامعه می تواند بسیار متفاوت باشد.

بنابراین ، تا آنجا که به نهاد حقوق مربوط می شود ، باید دارای موارد زیر باشد: ارتباط (قوانین نباید از فرایندهای اجتماعی فعلی عقب بمانند) ، جهانی بودن (برابری شهروندان قبل از مقررات قانونی) ، شفافیت (مردم نیاز دارند درک چگونگی هنجارهای خاص ، و در صورت امکان - شرکت در روند قانونگذاری).

نهاد خانواده باید به نفع حداقل اکثریت افرادی که جامعه را تشکیل می دهند و در حالت ایده آل همه شهروندان عمل کند. علاوه بر این ، در صورت فرض عدم شباهت برخی نقاط دیدنی - به عنوان مثال ، تک همسری و چند همسری ، سایر نهادهای اجتماعی (قانون ، دولت) باید به همزیستی مسالمت آمیز افرادی که خود را پیرو اصول مربوطه می دانند کمک کنند.

و این تأثیر متقابل عناصر شکل دهنده جامعه را نشان می دهد. بسیاری از موضوعات نمی توانند نقش خود را در جامعه بدون تعامل با دیگران ایفا کنند. نهادهای کلیدی اجتماعی همیشه پیوند دارند. دولت و قانون عناصری هستند که پیوسته ارتباطات را انجام می دهند.

انسان همچنین به عنوان یک سوژه اجتماعی عمل می کند. فقط به این دلیل که با افراد دیگر ارتباط برقرار می کند. حتی اگر به نظر برسد که او این کار را نمی کند ، از مشتقات ارتباطات شخصی استفاده می شود. به عنوان مثال ، زندگی در یک جزیره بیابانی و خواندن کتاب ، یک فرد ، شاید بدون اطلاع از آن ، با نویسنده آن "ارتباط" برقرار می کند و افکار و ایده های او را قبول می کند - به معنای واقعی کلمه یا از طریق تصاویر هنری.